کریپتوکارنسی و بلاکچین به زبان ساده
خب، بگذارید اول یک تصویر کلی از کریپتوکارنسی و بلاکچین برایتان بسازم. تصور کنید که دنیای دیجیتال یک شهر بزرگ است و ما در آنجا زندگی میکنیم. حالا، کریپتوکارنسیها نقش پولهای دیجیتالی این شهر را بازی میکنند. مثل وقتی که شما به جای پول نقد از کارت بانکی استفاده میکنید، در اینجا هم به جای پول فیزیکی از کریپتوکارنسیها استفاده میکنید.
بلاکچین چیه؟ بگذارید با یک مثال توضیح بدم. تصور کنید دفتر حسابداری بزرگی داریم که همه تراکنشها و مبادلات توش ثبت میشه. ولی این دفتر دست هیچ کسی نیست که بتونه اطلاعاتش رو تغییر بده. این دفتر توی اینترنت پخش شده و هر کسی یه کپی ازش داره. اینطوری اگه یه نفر بخواد تقلب کنه، همه میفهمن. بلاکچین دقیقاً همینه، یک دفتر کل توزیعشده که همه تراکنشها درش ثبت میشه و قابل تغییر نیست.
بیتکوین چیست؟ مناسب تازه کارها
بیتکوین اولین کریپتوکارنسی هست که در سال ۲۰۰۹ توسط فرد یا گروهی ناشناس به نام ساتوشی ناکاموتو ساخته شد. بیتکوین مثل طلای دیجیتال میمونه، محدود به ۲۱ میلیون واحد هست و هیچکس نمیتونه بیشتر از این تعداد بیتکوین بسازه. وقتی شما بیتکوین دارید، یعنی یه جور دارایی دیجیتال دارید که میتونید هر وقت خواستید بفروشید یا باهاش خرید کنید.
برای داشتن بیتکوین نیاز نیست که حتماً یک واحد کاملش رو بخرید. میتونید بخشی از یک بیتکوین رو داشته باشید. این به خاطر اینه که بیتکوین تا ۸ رقم اعشار تقسیم میشه. فرض کنید بیتکوین ۳۰,۰۰۰ دلاره و شما فقط ۱۰۰ دلار دارید. میتونید 0.003 بیتکوین بخرید.
بانک ها توانایی انتشار پول بدون پشتوانه دارند، آنهم هر چقدر که بخواهند; این امر موجب میشود کسانی که از پول فیات یعنی پول حکومت ها برای زندگی استفاده می کنند در دوره های مختلف زندگی با کاهش ارزش پول مواجه شوند که این یعنی بواسطه تورم خود ساخته به نوعی ثروتشان به مرور به یغما برده میشود.
در ایران بعد از انقلاب بانک ها همواره مقصر اول کاهش ارزش پول ملی بوده اند. روابط بین بانکی بیشتر از اینکه از ضوابط پیروی کند از روابط پیروی کرده است چون در ایران بانک مرکزی یک نهاد مستقل از دولت نیست، دولت ها هروقت کسری داشته اند دست در جیب مردم کرده اند. تصور نکنید که مثلا در آمریکا بانکها پاک تر هستند بلکه در آنجا بواسط وجود نهادی چون فدرال رزور و استقلال قوا این پروسه تنها کندتر است اما قدرت خرید یک شهروند آمریکایی نیز نسبت به یک دهه پیش کاهش داشته است و این خاصیت دولت هاست که مخربند.
بیتکوین آمده تا این معادله را یعنی دولت سالاری یا به نوعی فیات سالاری را بهم بزند.برای مقابله با دستگاه قدرتمند سیستم بانکی باید به ابزاری از جنس خودش مجهز میشد و برای مقابله با سرور قدرتمند بانکی باید سروری قدرتمندتر خلق میکرد. بیتکوین از تفکر استفاده از پردازش کامپیوترهای بیکار یا همان کامپیوترهای توزیعشده استفاده کرده به این معنا که افراد مختلف در نقاط مختلف دنیا بدون محدودیت میتوانند قدرت پردازش خود را در اختیار شبکه بگذارند.
چرا بیتکوین غیر قابل هک شدن است؟
بزرگترین علت آن وجود فناوری نسبتا پیچیده ای بنام درخت مرکل است. و همینطور الگوریتم SHA-256 که همانطور که از نامش پیداست یک الگوریتم 256 بیتی است.
بیتکوین از دو لایه امنیتی اساسی بهره میبرد: الگوریتم SHA-256 و ساختار درخت مرکل. الگوریتم SHA-256 هشهای منحصر به فرد و تغییرناپذیری را برای هر داده تولید میکند و درخت مرکل این هشها را به شکلی ساختارمند و قابل اعتبارسنجی در کنار هم قرار میدهد. تغییر حتی یک بیت از دادهها باعث تغییر هشها و در نتیجه ریشه مرکل میشود که خود منجر به عدم تطابق با زنجیره بلاکهای قبلی میشود. به همین دلیل، دستکاری یا هک کردن اطلاعات موجود در بلاکچین بدون کشف شدن غیرممکن است.
در کل، درخت مرکل به عنوان یکی از اجزای کلیدی در فناوری بلاکچین، نه تنها امنیت و مقیاسپذیری این شبکهها را فراهم میکند، بلکه با استفاده از هشهای قدرتمند مانند SHA-256 به حفاظت از دادهها در برابر حملات مختلف کمک میکند.
برای مطالعه بیشتر میتوانید به منابع معتبری مانند Blockonomi و KnowledgeHut مراجعه کنید.
هشینگ/Hashing و بلاکچین
امنیت در بیتکوین و الگوریتم SHA-256
در مقاله تولید محتوا برای اینستاگرام هم اشاره کرده بودم که گوگل و اینستاگرام هم از هشینگ برای ردپا گذاری روی ویدئو ها استفاده می کنند.
یکی از عوامل کلیدی در امنیت بیتکوین، استفاده از الگوریتم هش SHA-256 است. این الگوریتم یک خروجی 256 بیتی را از هر دادهای تولید میکند که تغییر کوچکترین جزئیات ورودی باعث تغییر کامل خروجی میشود. ترکیب درخت مرکل با SHA-256 باعث میشود که بیتکوین نسبت به حملات سایبری مانند حملات دوبارهپخش (Replay Attacks) و دو بار خرج کردن (Double Spending) ایمن باشد. از آنجایی که تغییر هر تراکنش باعث تغییر ریشه مرکل میشود، و تغییر ریشه مرکل نیازمند تغییر در تمام بلاکهای قبلی است، هک یا تغییر در اطلاعات بلاکچین تقریباً غیرممکن میشود.
بسیاری از ما هنوز بلد نیستیم یک معادله دو مجهولی دکارتی را حل کنیم ولی برای کریپتوکارنسی ها باید با تابع هش آشنا شوید. هش تابع یک طرفه بی بازگشت است. برای مثال عدد سیزده را در نظر بگیرید. اگر دو رقم آن را با هم جمع کنیم عدد چهار می شود ولی ما از عدد چهار نمی توانیم به سیزده برسیم زیرا ممکن است آن عدد 103 یا 202 یا هر عدد دیگری باشد.
در اصل هشینگ Hashin/ به معنای دریافت دادههای مختلف و گرفتن یک خروجی با اندازه ثابت است. در بلاکچین بیتکوین از الگوریتم امنیتی SHA-256 استفاده میشود که یکی از کدنویسی های سازمان امنیت ملی آمریکاست و هر داده نوشتاری یا عددی را به آن بدهیم، یک خروجی 256 بیتی که طول آن شصت و چهار رقم است بیرون میدهد.
تابع هش الگوریتمی است که تراکنشهای مختلف رمزنگاری شده را دوباره به صورت رمزنگاری بیرون میدهد و برایش فرقی نمیکند حجم ورود چقدر باشد اما حجم خروجی مشخص است. به این روش تجمیع دادهها آسانتر میشود. وقتی دادهها به صورت منظم تبدیل به کد هش شوند یک زنجیره وابسته به اطلاعات اولیه ایجاد میکنند که به آن درخت مرکل میگویند که در ادامه توضیحات بیشتری در مورد این درخت خواهم داد.
وقتی اطلاعات یک بلوک میخواهد به بلوک دیگر وصل شود درخت مرکل بلوک قبلی در هدر یا بالای سر بلاک جدید قرار میگیرد. در هدر بلاک هش بلاک قبلی برچسب زمانی و سختی استخراج هم حضور دارند و اگر بخواهیم مثال بیرونی بزنیم هدر بلاک چیزی شبیه سر برگ امتحان نهایی است که با توجه به آن ماهیت فرد مشخص میشود یا دسته چک یک فرد منظم که در ته چک تمام اطلاعات موجود حسابش را تا آن لحظه اصلاح میکند و می نویسد.
در اصل به کمک هدر با سرعت بیشتری اعتبارسنجی اطلاعات در بلاک چین آسان میشود. با کامپیوتری شدن دفاتر همچنان امکان دست بردن به اسناد وجود دارد که دلیلش متمرکز بودن اطلاعات و مخدوش بودن آن است. به همین دلیل اگر در لحظه اول ثبت تراکنشها یک کپی از آن در فضاهای مستقل ذخیره شود حسابداری شرکت ها نمیتوانند در دفاتر دست ببرند.
در بلاک چین به فضاهایی که یک کپی از همه اطلاعات شبکه را دارند گره میگویند. برای ثبت اطلاعات جدید که وابسته به اطلاعات قبلی است باید حداقل نصف بعلاوه یکی از گرهها تأیید کنند که اطلاعات درست است. این چنین شفافیت بالا میرود. بلاکچین را اگر به صورت فیزیکی بخواهیم تصور کنیم مانند زنجیره ای از جعبه هاست که با نظمی خاص مانند شماره سریال چک به هم وصل شده و در یک صف قرار دارند و کسی امکان بیرون آوردن یک جعبه را از داخل صف و بر هم زدن ترتیب موجود را ندارد.
حالا اینکه داخل جعبه ها چیست را بعدا به طور کامل توضیح میدهم. این صف بندی جعبه ها را یا سازمانهای خاصی مانند بنیاد ریپل انجام میدهد یا عموم جامعه به صورت خودجوش به کمک کامپیوتر های شخصی خود در ایجاد این نظم مانند آنچه در بیت کوین رخ می دهد دخیل هستند. در حالت کلی با بریدن شاخ و برگ های اضافی. ما سه نوع بلاکچین داریم. بلاکچین خصوصی که متعلق به یک سازمان خاص است مانند بلاکچین های بانکهای مرکزی که داده های خود را با نظم خاصی سازماندهی می کنند و هر زمان خودشان تصمیم بگیرند فعالیت یا تغییراتی در شبکه خود به وجود می آورند.
گونه دوم بلاکچین کنسرسیومی است به این معنا که چندین سازمان یا چندین گروه تصمیم نهایی را در مورد اتفاقات رویداده یا تغییرات مورد نظر اعلام میکنند و به اجماع نظر میرسند مانند ریپل و استلار. گونه سوم بلاکچین عمومی مانند بیت کوین و اتریوم که تغییرات و اجماع بر اساس فعالیت در شبکه صورت میگیرد و در انحصار گروه یا سازمان خاصی نیست و در مدل های توسعهیافتهتر این نوع بلاکچین بر اساس رأی دهی همه اعضا همه چیز کنترل میشود.
بلاکچین غیر متمرکز
مدلهای غیر متمرکز را بلاکچین عمومی میگویند و همین ویژگی مهم بیتکوین بود که منجر به شکلگیری نسلی جدید از ارزها مانند بیتکوین اتریوم مونرو زیکش و ترون یا سهام اوراق بهاداری مانند Cardano Solana Ripple Link Dot MANA و Sand شده است. در اندکی از کریپتو کارنسی ها هیچ نهاد یا موسسه ای امکان تصرف یا کنترل شبکه را ندارد و به نوعی این سیستم پولی است که به صورت دموکراتیک عمل میکند. بر خلاف افکار عمومی و تبلیغات دروغین تعداد کمی از کریپتوکارنسی ها غیرمتمرکز هستند.
داخل جعبه هایی که به آنها بلاک می گویند اطلاعاتی به صورت کدشده وجود دارد. حجمی از داده ها که جهت فعالیت خاصی جمع شده اند. برای مثال داخل جعبه های بلاکچین بیت کوین رسید دریافت و پرداخت پول است.
مثلا شما مقداری پول به دوستتان داده اید پس پول از حساب شما خارج شده و به حساب دوست شما وارد شده است. سپس دوست شما مقداری از پول دریافتی را به حساب مادرش واریز کرده است. سپس مادر دوست شما مقداری از پول را به حساب برادرش واریز کرده و اینچنین یک زنجیره از شما دوست شما مادر دوستتان و دایی دوستتان شکل گرفته و این واریز و برداشت میتواند بی انتها باشد.
در اصل بلاک چین تاریخ نگاری جابجایی اطلاعات را انجام میدهد تا کسی نتواند آن را دستکاری کند. این اطلاعات میتواند ارز باشد یا میتواند اسناد هویتی یا اطلاعات پزشکی باشد. مثلا در همین مثال بالا اگر جابه جایی روی کاغذ و با مداد نوشته شده بود دوست شما میتوانست خودش را پاک کند و تراکنش به صورت شما مادر دوستتان و دایی دوستتان ثبت شود و به این روش باعث نا شفافی اطلاعات گردد.
جنسیس بلاک/Genesis Block/ بلاک صفر / بلاک پیدایش
جز حماقت انسان هر چیزی سرآغاز و پایانی دارد. بیت کوین هم توسط شخصی یا گروهی آغاز شده و اولین جعبه ای که ساخته شد تا جعبه های بعدی پشت سر آن ردیف شوند را جنسیس بلاک می گویند که پایه و اساس معماری شبکه بیت کوین است. این بلاک توسط ساتوشی ناکاموتو در سال 2009 ایجاد شد و به آن بلوک پیدایش هم می گویند که هش بلاک قبل از آن صفر است و در آن هیچ تراکنشی نیست و بلوک به صورت هارد کد یا کدنویسی سخت با تایپ کد ها به صورت دستی خلق شده است.
بلاک آفرینش مانند همان باد موذی داستان غار است که شکم ماده انسان نخستین را باد کرده و همان طور که پیدایش آن فرزند بی منشاء پذیرفته شد. این بلاک هم منشاء قبلی ندارد و سرآغاز زنجیر است. می گویند بهترین قصه گو برنده است و اگر داستان زیستن خود را بدون هیچ دلیلی تا کنون پذیرفته ای بلاک آفرینش بیتکوین را با تصویر بالا بپذیرد.
داستان ها به صورت آنی خلق نمیشوند بلکه بر بستر داستانهای قبلی توسعه پیدا میکنند. این تصویر بالا که شروع داستان کریپتوکارنسی را در آن میبینی چند صد هزار سال تکامل ذهنی بشر را پشت سر خودش دارد. از نظر تئوری هیچ نیازی به وجود بلاک پیدایش نیست اما بدون بلاک جنسیس اعتماد به شبکه کم میشود. در کل ذهن انسانها نیاز دارد به جایی وصل باشد.
دقیقا این بلاک آغازگر یکی بود یکی نبود، غیر ساتوشی هیچکس نبوده است. بیتکوین برای اینکه بتواند در ذهن انسانها و ماینرها به عنوان نماینده انسانها در رای دهی یا اعتبار دهی به اطلاعات به معبودی تصنعی به اسم ساتوشی ناکاموتو وصل باشد در بلاک جنسیس شکل گرفت که ریشه در درخت مرکل دارد.
درخت مرکل/Merkle Tree
هر درخت شاخ و برگهای بسیاری دارد که به یک تنه وصل میشود. در دنیای داده و اطلاعات هم یک داده منشاء ایجاد دادههای دیگر میشود و زنجیره ای از داده به وجود می آورد. در بلاکچین وقتی داده ای پردازش می شود تبدیل به یک کد هش میشود و دادههای حک شده دیگر دوباره از طریق یک هش به هم مربوط میشوند.
زنجیری را در نظر بگیرید که هر حلقه آن یک هش باشد. در نهایت همه تراکنش ها هش میشود و هش همه هش ها در هدر بلاک بعدی قرار میگیرد. درخت مرکل مانند همان شجره نامه انسان هاست که همه چیز را به هم وصل میکند. ما در ساختار خانواده با برگشت به گذشته یک درخت تشکیل میدهیم.
در ابعاد وسیعتر من و شما یک برگ از درخت مرکل هستیم که اگر نسل به نسل به عقب برگردیم به یک اتم میرسیم که همان اتم هم از هیچی به وجود آمده و به انرژی تبدیل شده و از ریشه این انرژی، عروس دریایی، کرم کدو، سوسک، کروکودیل، الاغ، دولفین، من و شما منشعب شدهایم.
کارکرد درخت مرکل در بلاکچین بیتکوین هم به همین صورت است و همه چیز را به هم وصل میکند. با تحول تکنولوژی در آینده مدلهای جدیدتری از دفترکل ساخته خواهد شد. اما محبوب ترین دفترکل توزیع غیرمتمرکز شدهی بلاکچین است که از امنیت بالایی برخوردار است. به دلیل جوان بودن کدنویسی این تکنولوژی موضوع مقیاسپذیری آن در مواردی یک مشکل مهم محسوب میشود. یکی دیگر از دفاتر کل گراف است که اهدافش با بلاکچین یکی است اما نحوه رسیدنش به هدف با بلاکچین فرق دارد و دارای سرعت بالاتر و هزینه کمتری نسبت به بلاکچین است.
یکی دیگر از دفاتر کل بسیار مهم گراف جهتدار غیر مدور است که سرعت پردازش بالا در ابعاد ریز تراکنش دارد و با بزرگ شدن شبکه اش مقیاس پذیرتر میشود. این نوع دفترکل رقیب جدی تنگل در حوزه اینترنت اشیاء است که در سازماندهی روابط بین اشیاء بسیار پرسرعت و پیچیده مورد استفاده قرار می گیرد.
البته در هر یک از این دفتر کل ها از الگوریتم های متفاوتی استفاده میکنند. برای مثال گواهی اثبات کار که اولین بار برای بیتکوین و بعدها برای اتریوم و برخی از آلتکن های دیگر مورد استفاده قرار گرفت و ماینرهای فیزیکی برای پردازش اطلاعات با هم رقابت می کنند. الگوریتم گواه اثبات کار مصرف انرژی بالایی دارد و باعث پایین بودن سرعت تراکنش ها می شود. بعد از خلق بیت کوین الگوریتم های جدید با سرعت پردازش بالا و کیفیت بهتر هم مانند گواهی اثبات سهام، اثبات سهام وکالتی، اثبات ظرفیت و اثبات فعالیت به وجود آمده است.
تمام این الگوریتم ها به دنبال غیر قابل هک کردن داده ها و بالا بردن سرعت پردازش و جابجایی داده ها هستند و بیشتر آنها کدهای اشتراکی با مدل الگوریتم نویسی بیتکوین دارند.
درخت مرکل (Merkle Tree) و کاربردهای آن
درخت مرکل یک ساختار دادهای است که توسط رالف مرکل در سال 1979 اختراع شد. این ساختار به گونهای طراحی شده است که صحت و یکپارچگی مجموعهای از دادهها را به سادگی و با استفاده از هشهای رمزنگاری شده تأیید کند. درخت مرکل به خصوص در فناوریهای بلاکچین و ارزهای دیجیتال مانند بیتکوین کاربردهای گستردهای دارد.
درخت مرکل در بلاکچینهای عمومی مانند بیتکوین برای سازماندهی و تأیید تراکنشها استفاده میشود. هر بلاک در زنجیره بلاکها شامل یک ریشه مرکل است که حاصل ترکیب تمام تراکنشهای موجود در آن بلاک است. این طراحی اجازه میدهد که نودهای سبک (SPV Nodes) تنها با داشتن ریشه مرکل بتوانند صحت تراکنشها را بدون نیاز به دانلود تمام بلاکچین تأیید کنند. این یکی از دلایل اصلی مقیاسپذیری و کارآمدی بیتکوین است.
ساختار درخت مرکل
درخت مرکل از گرههایی تشکیل شده است که هر گره شامل هش دادههای زیر مجموعه خود است. گرههای پایین یا برگها (Leaf Nodes) هش دادههای اصلی را در خود دارند، در حالی که گرههای بالاتر هش دو گره زیرین خود را نگه میدارند. این روند تا بالاترین گره ادامه پیدا میکند که به آن ریشه مرکل (Merkle Root) میگویند. ریشه مرکل نمایانگر یک هش منحصر به فرد است که تمام دادههای زیرین درخت را نمایندگی میکند.
این ساختار باعث میشود که بتوان با استفاده از یک زیرمجموعه کوچک از هشها، صحت کل مجموعه دادهها را بدون نیاز به بررسی تمام دادهها تأیید کرد. این قابلیت به خصوص در شبکههای بلاکچین که حجم دادهها بسیار زیاد است، اهمیت زیادی دارد.
آلت کوین ها چه هستند و چرا ساخته شدند؟
آلت کوینها به همهی کریپتوهای دیگه غیر از بیتکوین میگن. مثلاً اتریوم، لایتکوین، ریپل و غیره. این کریپتوها ساخته شدند تا ویژگیهای جدید و متفاوتی رو به بازار بیارن. بعضی از اونها مشکلاتی که در بیتکوین هست رو برطرف میکنن یا قابلیتهای جدیدی اضافه میکنن.
برای مثال، اتریوم یکی از معروفترین آلت کوینها هست که توسط ویتالیک بوترین ساخته شده. اتریوم علاوه بر اینکه یک ارز دیجیتال هست، به شما امکان میده قراردادهای هوشمند بسازید. این قراردادها خودکار هستند و بدون نیاز به واسطه اجرایی میشن. مثلاً شما میتونید یک قرارداد بنویسید که وقتی کسی به شما بیتکوین میفرسته، اتریوم بهش برگردونید. لیستی از آلت کوین ها را می توانید در سایت کوین مارکت کپ مشاهده کنید.
والت چیست؟ چگونه یک والت بسازیم؟ (ساخت والت تراست)
والت مثل یک کیف پول دیجیتالی هست که میتونید کریپتوکارنسیهای خودتون رو توش نگه دارید. ولی به جای اسکناس و سکه، شما کلیدهای خصوصی و عمومی دارید. کلید عمومی مثل شماره حساب بانکی هست و کلید خصوصی مثل رمز کارت بانکی. اگه کسی کلید خصوصی شما رو داشته باشه، میتونه به داراییهاتون دسترسی پیدا کنه.
حالا بریم سراغ ساخت والت تراست! تراست والت یکی از محبوبترین والتهای موبایلی هست. برای شروع باید اپلیکیشن تراست والت رو از اپ استور یا گوگل پلی دانلود کنید. بعد از نصب، اپلیکیشن رو باز کنید و روی گزینه “Create a New Wallet” کلیک کنید.
در این مرحله، به شما یک عبارت بازیابی داده میشه که شامل ۱۲ کلمه تصادفی هست. این عبارت رو حتماً یه جای امن یادداشت کنید و هرگز به کسی نشون ندید. این کلمات کلید دسترسی به والت شما هستند و اگر گم بشن، نمیتونید دوباره به والت دسترسی پیدا کنید. بعد از یادداشت کردن عبارت بازیابی، تراست والت از شما میخواد که این کلمات رو به ترتیب وارد کنید تا مطمئن بشه که واقعاً یادداشت کردید.
بعد از تأیید عبارت بازیابی، والت شما آماده استفاده است. حالا میتونید کریپتوکارنسیهای خودتون رو به آدرس والت تراست خودتون انتقال بدید و ازشون استفاده کنید.
چگونه پول واقعی را به کریپتو تبدیل کنیم و به والت انتقال دهیم؟
برای این کار شما نیاز به یک صرافی کریپتوکارنسی دارید. صرافیها مثل فروشگاههای آنلاین هستند که میتونید پول واقعی (مثل دلار یا یورو) رو به کریپتوکارنسی تبدیل کنید. صرافیهای معروف مثل بایننس، کوینبیس و کراکن هستند که میتونید ازشون استفاده کنید.
اول از همه، باید توی یکی از این صرافیها حساب کاربری بسازید. بعد از ثبتنام و تأیید هویت، میتونید پول واقعی رو به حساب صرافی واریز کنید. معمولاً میتونید از روشهای مختلفی مثل کارت بانکی، انتقال بانکی یا حتی پیپال استفاده کنید.
حالا که پول توی حساب صرافی هست، میتونید برید به بخش خرید و کریپتوکارنسی مورد نظرتون رو بخرید. مثلاً اگر میخواید بیتکوین بخرید، باید برید به بخش خرید بیتکوین و مقدار مورد نظرتون رو وارد کنید. بعد از خرید، کریپتوهای شما توی حساب صرافی خواهند بود.
برای انتقال کریپتوها به والت شخصیتون، باید آدرس والتتون رو به صرافی بدید. مثلاً اگر از تراست والت استفاده میکنید، برید به اپلیکیشن تراست والت و آدرس بیتکوینتون رو کپی کنید. بعد به حساب صرافی برگردید و به بخش برداشت برید. آدرس والتتون رو وارد کنید و مقدار کریپتویی که میخواید منتقل کنید رو وارد کنید. بعد از تأیید، کریپتوهای شما به والت شخصیتون منتقل خواهند شد.
مفاهیم در کریپتو کارنسی
عدد نانس/Nonce Number
عدد نانس (Nonce Number) در رمزنگاری و علوم کامپیوتر به عددی اطلاق میشود که تنها یک بار در یک ارتباط یا عملیات خاص استفاده میشود. این عدد به منظور جلوگیری از حملات بازپخش (Replay Attack) و افزایش امنیت در پروتکلهای ارتباطی مورد استفاده قرار میگیرد.
در بلاکچین، به ویژه در فرآیند استخراج (Mining)، نانس یک عدد تصادفی است که استخراجکنندگان تغییر میدهند تا یک هش معتبر برای یک بلاک پیدا کنند. هش بلاک باید کمتر از یک مقدار مشخص باشد (که توسط شبکه تعیین میشود) و نانس همان عددی است که به صورت مکرر تغییر داده میشود تا این شرط برآورده شود.
ماینینگ چیست؟
ماینینگ (Mining) فرآیندی است که در آن کامپیوترها به حل مسائل پیچیده ریاضی میپردازند تا تراکنشهای جدید در بلاکچین را تأیید و ثبت کنند. به عنوان پاداش برای این کار، ماینرها (افرادی که ماینینگ انجام میدهند) ارز دیجیتال جدید مانند بیتکوین دریافت میکنند.
این فرآیند برای تأمین امنیت و نگهداری شبکههای ارز دیجیتال ضروری است. تصور کنید میلیون ها کامپیوتر از طریق اینترنت به هم وصل شوند و قدرت پردازش را به اشتراک بگذارند تا درخت مرکزی که در حال بزرگ شدن است را در تولید شاخ و برگ کمک کنند و بلاکهای زیادی را با نظم و ترتیب پشت سرهم قرار دهند.
مثل این است که مردم یک سرزمین با هم متحد شوند و بر علیه حاکم کشور خود قیام کنند. گاهی اوقات تجمع زور مردم از یک کوتوله سیاستمدار بیشتر است و به نوعی کامپیوترهای توزیع شده انقلاب کامپیوترهای کوچک علیه سرورهای متمرکز بزرگ است. چون کریپتو کارنسی با بیتکوین به عموم مردم معرفی شده است، بیشتر مثال هایم را با بیتکوین میزنم و تمام مطالب بیان شده شامل ارزها و سهامهای مشابه بیتکوین هم میشود.
بیتکوین قدرت خود را در گام اول از مشارکت عمومی به دست می آورد و در صورتی که عموم به کمکش بیایند قصد دارد گزینه چاپ پول بدون پشتوانه را حل کند. به این معنا که بیت کوین در نهایت تا سال 2024 کنونی بیست و یک میلیون بیتکوین یا دو و یک دهم تریلیون ساتوشی در چرخه دارد.
این پول دارای سقف دو یک دهم کار تریلیونی است و بیشتر از این تعداد نمیشود. تفکر پشت این ماجرا به این صورت بوده که پولهای کاغذی به دلیل نداشتن سقف چاپ بی ارزش میشوند اما بیتکوین به دلیل داشتن سقف توزیع در نهایت به دلیل کمیابی افزایش قیمت دارد و یکی از دلایل رشد قیمت بیتکوین از یک سنت تا نزدیک به هفتاد هزار دلار یا قیمت های بالاتر در آینده همین موضوع است.
بیتکوین برای برقراری مشارکت مدنی و سقف چاپ پول مسیر آسانی در پیش ندارد و ممکن است بعضی از افراد یا فعالین این حوزه تعداد کامپیوترهای بسیاری را وارد بازی کنند و کنترل شبکه را به عهده بگیرند و مانند بانک به دستکاری بیتکوین روی بیاورند.
به نوعی اگر کسی بتواند تواند 50 درصد شبکه را در اختیار داشته باشد می تواند تغییرات مورد نظر خود را پیاده سازی کند. دقیقا مثل سهامدار عمده در شرکت ها یا انتخابات ریاست جمهوری که نیمی. به علاوه تعدادی از رای دهندگان مسیر سیاسی یک کشور را در چند سال آتی مشخص می کنند.
این حمله و دستکاری در اطلاعات را هکرها زمان تشکیل بلاک بعدی در شبکه می توانند انجام دهند. با توجه به توزیع پردازش در بین دستگاه های مختلف و نامشخص بودن عدد نانس در هدر بلاک بعدی رخداد چنین اتفاقی بسیار ضعیف است اما غیر ممکن نیست. برای مثال در فوریه 2017 برای دقایقی 20 درصد از پردازش شبکه مونرو در اختیار یک استخر قرار گرفت. البته این اتفاق برای ارزها و سهام های بزرگ با الگوریتم گواه اثبات کار نسبت به گواه اثبات سهام یا الگوریتم های دیگر سخت تر رخ می دهد.
در هر صورت امنیت نهایی بیت کوین تا زمانی پابرجاست که بیش از نیمی از قدرت پردازش یا نودهای شبکه در اختیار گروهی خاص نباشد. با این فرض پیش برویم که هیچ کس نمی تواند کنترل شبکه را به دلیل کامپیوترهای توزیع شده در دست بگیرد. اما در دنیایی که همه انسانها پول محور شده اند و حتی رایگان هم به یکدیگر فحش نمی دهند افراد چه انگیزه ای دارند که قدرت پردازش سیستم های خود را در اختیار شبکه بگذارند. در مبحثی مهمتر اینکه بانک ها توانایی به گردش در آوردن پول و ثبت اطلاعات را دارند.
اما بیتکوین این مشکل را چگونه میتواند حل کند که ترتیب جابهجایی تراکنشها را ثبت کند و درخت مرکل خود را ایجاد نماید.
برای این که افراد را وارد یک بازی کنید نیاز است به آنها منفعت برسانید. اگر دیده باشید بسیاری از شرکتهای مدرن با ترسیم افق سودآوری شرکت علاوه بر حقوق ثابت از سهام شرکت نیز به کارمندان میدهند تا بهتر کار کنند. سازنده بیتکوین هم از همین روش استفاده کرده و در الگوریتم اولیه تعداد بیست و یک میلیون عدد بیتکوین را تعیین و مانند گنجی آن را معرفی کرده که افراد باید با قدرت پردازش خود به دنبال گنج بگردند و هر دستگاهی بتواند عدد نانس را تشخیص دهد.
برنده جایزه بلاک است به این شرط که به صورت بلوک به بلوک حفاری کنند و نظم بلوکها از بین نرود. بابت دستهبندی دادهها در یک جعبه یا بلوک پاداشی به آنها تعلق میگیرد که در سال دوهزار و نه پاداش پر کردن هر بلوک یا یافتن بلوک بعدی پنجاه بیتکوین بود که بعد از تکمیل شدن دویست و ده هزار بلوک پاداش نصف شد. یعنی تقریبا هر ده دقیقه یک بلوک پیدا میشود که در تعداد ساعات و روزهای سال ضرب کنیم. تغییر میزان پاداش نزدیک به چهار سال طول میکشد به نصف شدن پاداش، Halving میگویند که آخرین هلوینگ سال 2024 رخ داد و اکنون پاداش یافتن بلوک بعدی تقریبا شش و بیست و پنج صدم بیتکوین است.
هالوینگ/Halving
همانطور که گفتم هالوینگ یعنی نصف شدن پاداش ماینرها. هالوینگ در اصل عملی بر خلاف روش تورم زای چاپ پول کاغذی است و از دید بسیاری نصف شدن پاداش شبکه و کمیاب شدن بیتکوین تاثیر زیادی بر بالا رفتن قیمت بیتکوین دارد که این نوع تفکر از تحلیلهای آبکی بیرون میآید و پایه و اساس علمی ندارد. این سیستم پاداش دهی به نوعی مانند تزریق پول کاغذی توسط بانک مرکزی است. با این تفاوت که در اینجا چاپ پول سقف دارد اما پاداش دهی در سیستم پول کاغذی سقف ندارد و چاپ بی رویه آن کنتور نمیاندازد.
در اصل فرآیند ماینینگ به کمک کامپیوترها که به آنها دستگاه ماین یا عامیانه ماینر می گویند مانند داستان همان انسان نخستینی است که برای پس گرفتن زنش و به دست آوردن زن های بیشتر با پیر داستان همدست شد.
در ماینینگ برای پیدا کردن عدد تصادفی نانس بلاک جدید یک سری محاسبات ریاضی را باید دستگاه ها انجام دهند و نزدیکترین محاسبه پاداش را دریافت میکند. البته دستگاه های ماینر بیشتر درآمد خود را از طریق کارمزد جابجایی پول در شبکه دریافت میکنند. یک دستگاه عابربانک را تصور کنید،
وقتی میخواهید پول کارت به کارت کنید مبلغی از شما کارمزد میگیرد و بابت انجام خدمات در حساب بانک واریز میکند. دستگاه های ماینر در صورت تأیید تراکنش جابجایی پول از شما کارمزد میگیرند و قسمتی از درآمد خود را تامین میکنند.
دستگاه ماینر
فرآیند ماینینگ در اصل مانند آن است که یک عده دزد بخواهند یک بانک را بزنند به همین دلیل سعی میکنند دستگاههای حفاری و جابجایی خود را پیشرفته کنند تا بتوانند با سرعت بیشتر پولهای داخل بانک را منتقل کنند. به همین دلیل دستگاههای ماینر به دنبال هک کردن سریع شبکه هستند تا همه بیتکوینهای باقیمانده را بدست آورند.
این موضوع باعث میشود افراد مختلف با خرید دستگاههای مختلف در دنیا به دنبال آن گنج بزرگ باشند و دستگاه هر شخصی که پردازش قویتر یا هش ریت بالاتری داشته باشد احتمال اینکه به گنج برسد بیشتر است. به همین دلیل افراد روی خرید دستگاههایی که قدرت هش بالایی دارند سرمایه گذاری میکنند.
وقتی تعداد دستگاه ها زیاد شد و سرعت هش ریت شبکه بالا رفت برای یافتن عدد نانس الگوریتم بیت کوین به گونه ای نوشته شده که دسترسی به بیت کوین های ذخیره را سخت تر می کند که در این حالت گفته میشود سختی شبکه بالا میرود تا زودتر از زمان مورد نظر که تقریبا یافتن هر بلاک در ده دقیقه است پاداشی به صورت بیت کوین کسب نشود. هش ریت یا پاور شاخص اندازهگیری عملکرد دستگاههای ماینر است.
همانطور که در بالا گفته شد محاسبات دستگاههای ماینر ساده نیست و همه چیز بر اساس شانس پیش میرود و در این بین یک هدف مشخص میشود و اگر دستگاهی بتواند با فاصله اندک اما کمتر از عدد هدف را با کوشش و خطا که به آن گواهی اثبات کار میگویند پیشبینی کند و عدد نانس را برای ایجاد بلاک بیابد برنده پاداش بلاک جدید خواهد شد.
برای یافتن عدد نانس هرچقدر قدرت هش ریت دستگاه بیشتر باشد تعداد معادلهٔ بیشتری را محاسبه میکند.
همچنین واحد اندازهگیری قدرت هش یک دستگاه هش بر ثانیه است. مثلا اگر قدرت دستگاه چهارده هش بر ثانیه باشد یعنی در هر ثانیه 14 جواب مختلف را بررسی میکند. فرآیند یافتن عدد نانس زمان و انرژی زیادی می برد و به همین دلیل است که مصرف برق دستگاه های ماینر بالاست. البته دستگاه ماینر برای یافتن عدد نانس و ایجاد هش بلاک بعدی نیاز به اینترنت دارد و این پروسه مصرف برق گرمای بسیاری تولید میکند که در کنار برق و اینترنت به سیستم خنک کننده هم نیاز است.
برای مثال شاید بسیاری از شماها در مورد دستگاه ماینر اسنو شنیده اید که چهارده ترا هش سرعت دارد و اگر بخواهیم همین دستگاه ضعیف را با لپ تاپ مقایسه کنیم سرعت پردازش آن معادل هزار لپ تاپ با سی پی یو هفت گیگاهرتزی دو هسته ای است.
پس وقتی به شما می گویند با نصب یک برنامه روی لپ تاپ خود بیت کوین ماین کنید یک شوخی است، سیستم خود را خراب نکنید زیرا با لپ تاپ شانسی برای رقابت ندارید. البته لازم به ذکر است در اوایل که بیت کوین خلق شد رقابت برای به دست آوردن پاداش زیاد نبود و با سیپییو میشد ماین کرد و بعدها با ابزارهای قوی تری مانند GPU ماینینگ صورت میگرفت. اما امروزه برای بیتکوین بیشتر با دستگاههایی با پردازش بالا به نام مدار تجمیع یا کاربری خاص، ماینینگ صورت میگیرد و اتریوم را با جی پی یو ماین میکنند.
با تمام تفاسیری که در بالا گفته شد این مدل ها در اجرا گاهی اوقات دچار باگ میشوند و در بلاکچین بیت کوین و اتریوم ماینرها توانستهاند با سرعت پردازش بالا مقدار بیش تری پاداش خارج از برنامه نسبت به پاداش اهدایی نوشتهشده در الگوریتم ماین کنند که این حوادث باعث ترمیم الگوریتم این بلاکچین ها توسط توسعه دهندگان شد. لازم به ذکر است اگر روزی کامپیوترهای کوانتومی فراگیر شوند تمام پاداش بلاکچین های مبتنی بر گواه اثبات کار در کسری از ثانیه استخراج میشود.
Web 3 سوغات بلاکچین
بلاکچین امروز در IT کاربردهای بسیاری دارد یکی از آنها وب غیر متمرکز موسوم به Web 3.0 است که آمده تا ما را از موهبت غیر متمرکز برخوردار کند. شاید در آینده دیگر نیازی به سرور هایی که میزبان وب سایت ها و خدمات اینترنتی هستند نباشد و شاید هر شخصی که یک دستگاه با قابلیت اتصال به اینترنت داشته باشد بتواند برای خود یک انشعاب اینترنتی باشد و شبکه عنکبوتی اینترنت را بیش از پیش گسترده و مطمئن تر کند. آیا Web 3 می تواند تعادلی بین امنیت کاربران و آزادی برقرار کند؟
ایر دراپ چیست و چطور می توان از آن کسب در آمد کرد؟
ایر دراپ یک جور تبلیغاته که پروژههای کریپتویی انجام میدن تا توجه مردم رو به خودشون جلب کنن. وقتی یک پروژه کریپتویی جدید راهاندازی میشه، ممکنه بخشی از توکنهای خودشون رو به صورت رایگان بین مردم پخش کنن تا مردم بیشتر باهاش آشنا بشن و ازش استفاده کنن.
برای شرکت در ایر دراپها معمولاً نیاز دارید که کارهای سادهای انجام بدید. مثلاً عضو کانال تلگرام پروژه بشید، توییتهای پروژه رو لایک کنید یا توی سایتشون ثبتنام کنید. بعد از انجام این کارها، توکنهای رایگان به والتتون ارسال میشه.
حالا اگه خوش شانس باشید و اون توکنها بعداً قیمت بگیرن، میتونید بفروشید و پول در بیارید. البته باید مراقب باشید چون بعضی از ایر دراپها ممکنه کلاهبرداری باشن. همیشه قبل از شرکت در ایر دراپها، تحقیق کنید و مطمئن بشید که پروژه معتبره.
راه های کسب درآمد در دنیای کریپتوکارنسی ها
در دنیای کریپتوکارنسیها روشهای مختلفی برای کسب درآمد وجود داره که میتونید ازشون استفاده کنید:
۱. ترید کردن: ترید کردن یعنی خرید و فروش کریپتوکارنسیها با هدف کسب سود از نوسانات قیمت. این کار نیاز به تحلیل بازار و تجربه داره، ولی اگه موفق بشید، میتونید سود خوبی کسب کنید.
۲. هولد کردن: هولد کردن یعنی خرید کریپتوکارنسی و نگه داشتنش برای مدت طولانی تا قیمتش بالا بره. این روش برای کسانی مناسبه که نمیخوان هر روز بازار رو دنبال کنن و ترجیح میدن به بلندمدت فکر کنن. در مقاله چه کریپتوکارنسی بخریم، توضیح داده ام که کدام ارز دیجیتال بهتر است.
- ماینینگ: ماینینگ یا استخراج، فرایندی هست که در آن با استفاده از سختافزارهای مخصوص، تراکنشهای بلاکچین تأیید میشه و به ازای این کار، کریپتوکارنسی دریافت میکنید. این روش نیاز به سرمایهگذاری در سختافزارهای ماینینگ و برق داره، ولی اگه به درستی انجام بشه، میتونه سودآور باشه.
- استیکینگ: استیکینگ یعنی قفل کردن کریپتوکارنسیها در یک شبکه بلاکچین برای حمایت از عملکرد و امنیت شبکه. به ازای این کار، شما بهره دریافت میکنید. استیکینگ مثل پسانداز در بانک هست که به شما سود میده، ولی به جای پول، کریپتوکارنسی به دست میارید.
- مشارکت در پروژهها: بعضی از پروژههای کریپتویی به شما پاداش میدن اگه در توسعه و تبلیغ پروژه شرکت کنید. مثلاً میتونید در تستهای بتا شرکت کنید، کد بنویسید یا محتوای تبلیغاتی بسازید و به ازای این کارها توکنهای پروژه رو دریافت کنید.
- ارائه خدمات مشاورهای: اگه در زمینه کریپتوکارنسی تخصص دارید، میتونید به شرکتها و افراد مشاوره بدید و از این راه درآمد کسب کنید. با افزایش تعداد پروژههای کریپتویی، نیاز به مشاوران و متخصصان هم بیشتر میشه.
آینده ارزهای دیجیتال چگونه خواهد بود؟
آینده کریپتوکارنسیها پر از هیجانه! شاید یه روزی کریپتوکارنسیها جای پولهای سنتی رو بگیرن و همهی تراکنشها دیجیتالی بشن. تصور کنید به جای کارت بانکی، فقط یه اپلیکیشن روی گوشیتون دارید و همه پرداختها رو باهاش انجام میدید.
ولی همیشه باید به این فکر کنیم که قوانین و مقررات هم میتونن تغییر کنن. ممکنه دولتها بخوان کنترل بیشتری روی کریپتوکارنسیها داشته باشن و قوانینی وضع کنن که بازار رو تحت تأثیر قرار بده.
همچنین، تکنولوژی بلاکچین و کریپتوکارنسیها هر روز در حال پیشرفت هستن. پروژههای جدید با ایدهها و نوآوریهای جدید به بازار میآن و ممکنه مشکلاتی که الان داریم رو حل کنن. مثلاً شبکههای بلاکچینی جدیدی که سریعتر و امنتر هستن یا قراردادهای هوشمندی که همه چیز رو خودکار میکنن.
در نهایت، آینده کریپتوکارنسیها بستگی به ما داره که چطور ازشون استفاده کنیم و چقدر بهشون اعتماد کنیم. پس کمربندهاتون رو ببندید و آماده سفر به آینده بشید، چون کریپتوکارنسیها اینجا هستن که بمونن و دنیای ما رو تغییر بدن! 🚀